دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

سلام به وبگاه من خوش امدید.
نظر یادتون نره
باذکر صلوات کپی شود.
***************************
بعضی حـــــرفا رو نمیشه گفت ... باید خـــــورد !

ولی بعضی حرفـــارو ... نه میشه گفت ... نه میشه خـــورد !

می مــونه سَــــرِ دل !


میشه دلتنگــــــی ، میشه بغــــض ، میشه سکــــــوت ،

میشه همــــون وقتی که خـــودتم نمیـــدونی چه مــــرگته !

**به ویلاگ جدیدمون هم سری بزنید خالی از لطف نیست **

http://ashtibaketab.blog.ir

همچنین خوشحال میشم از نظرات و پیشنهاداتتون هم بهره ای ببریم

با سپاس از همراهان همیشگی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۸ بهمن ۹۴، ۰۹:۴۶ - مهدی ابوفاطمه
    :)

۶۹۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گزیده اشعار» ثبت شده است

۰۵
ارديبهشت ۹۳

شب ِ اندوه کنار تو به سر می آید
آفتابی و به امر تو سحر می آید

آبرو یافته هر کس به تو نزدیک شده ست
خار هم پیش شما گل به نظر می آید

و نبوت به دو تا معجزه آوردن نیست !
از کنیزان تو هم معجزه بر می آید

به کسی دم نزد اما پدرت می دانست
وحی از گوشه چشمان تو در می آید

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۱۵
سین میم
۰۳
ارديبهشت ۹۳

تا به کی جان کندن اندر آفتاب؟ ای رنجبر!
ریختن از بهر نان از چهره آب، ای رنجبر!
زین همه خواری که بینی زآفتاب و خاک و باد
چیست مزدت جز نکوهش با عتاب؟ ای رنجبر!
از حقوق پای‌مال خویشتن کن پرسشی
چند می‌ترسی ز هر خان و جناب؟ ای رنجبر!
جمله آنان را که چون زالو مکندت، خون بریز
وندر آن خون دست و پایی کن خضاب، ای رنجبر!
دیو آز و خودپرستی را بگیر و حبس کن
تا شود چهر حقیقت بی‌حجاب، ای رنجبر!
حاکم شرعی که بهر رشوه فتوا می‌دهد
که دهد عرض فقیران را جواب؟ ای رنجبر!...

پروین اعتصامی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۴۰
سین میم
۰۳
ارديبهشت ۹۳


یک دقیقه سکوت!

به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه باقی ماندند!

به خاطر امیدهایی که به ناامیدی مبدل شدند!

به خاطر شب هایی که با اندوه سپری کردیم!

به خاطر قلبی که زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم له شد!

به خاطر چشمانی که همیشه بارانی ماندند!

یک دقیقه سکوت!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۴۲
سین میم
۰۳
ارديبهشت ۹۳

روزی خواهم آمد ، و پیامی خواهم آورد
در رگ ها ، نور خواهم ریخت
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پُرِ خواب!

سیب آوردم،
سیب سرخ خورشید

خواهم آمد، گل یاسی به گدا خواهم داد
زن زیبای جذامی را، گوشواره ای دیگر خواهم بخشید
کور را خواهم گفت: چه تماشا دارد باغ!
دوره گردی خواهم شد، کوچه ها را خواهم گشت
جار خواهم زد: آی شبنم، شبنم، شبنم
رهگذاری خواهد گفت: راستی را، شب تاریکی است،
کهکشانی خواهم دادش

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۳۱
سین میم
۰۳
ارديبهشت ۹۳

ای کـــاش هیــچ ای کــــاشی نــبود

ای کـــاش معنــی ای کـــاش را نمیفهمیـــدم

ای کــــاش ها،شایـــدها،اگــــرها،همگــــی واقعیــــت زندگـــی هستنـــد

امـــا ای کــــاش نبــــودند

ای کــــاش هیچـــکس معنـــی تنهــــایی را نمی فهمیــــد

امــــا نــه تنهـــا بودن، از بـــا هــرکســـی بـــودن بهتــــر اســـت

کــــاش هیچ گنـــاهـــی نبود،هیــــچ اشتبــــاهی نبــــود

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۲۴
سین میم
۰۲
ارديبهشت ۹۳




امام : من به خــال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمـــار تـو را دیـدم و بیمار شــدم

آقا : تــو که خــود خال لبی از چه گرفتــار شدی تو طبیب همــه ای از چه تو بیمار شدی


امام : فــارغ از خود شــدم و کوس اناالحق بزدم همچــو منصــور خریـــدار سـر دار شـدم

آقا : تو که فــارغ شـده بودی ز همه کون و مکان دار منصــور بریدی همه تن دار شدی


امام : غـم دلـدار فکنده است به جانـم، شــرری که به جــان آمــدم و شهــــره بازار شدم

آقا : عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر ای که در قــول و عمل شهره بازار شدی

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۰۹
سین میم
۰۲
ارديبهشت ۹۳

دریافت
حجم: 1.52 مگابایت
توضیحات: تصنیف سرگشته با صدای استاد مختاباد

متن تصنیف سرگشته

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۵۲
سین میم
۰۲
ارديبهشت ۹۳

صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد
بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد
ز فلک فتاد طشتم به محیط غرقه گشتم
به درون بحر جز تو دلم آشنا ندارد
ز صبا همی‌رسیدم خبری که می‌پزیدم
ز غمت کنون دل من خبر از صبا ندارد
به رخان چون زر من به بر چو سیم خامت
به زر او ربوده شد که چو تو دلربا ندارد
هله ساقیا سبکتر ز درون ببند آن در
تو بگو به هر کی آید که سر شما ندارد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۴۰
سین میم
۰۲
ارديبهشت ۹۳

زندگی رو دوست دارم/با تمام بدبیاریش
عاشقی رو دوست دارم با تمام بیقراریش
من میخوام اشک و بفهمم وقتی از چشام میریزه
تنهایی گرچه کشندس_واسه من خیلی عزیزه
تو کتاب نوشت که عاشق خیلی تنها خیلی خستس
جای بارون بهاری روی چترای شکستس
اما من میگم یه عاشق همه ی دنیارو داره
همه چترارو باید بست
وقتی آسمون میباره

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۲۳
سین میم
۰۲
ارديبهشت ۹۳

میخوای رد شم ازت اما نمیشه
حوالی نگاهت جاده ای نیست
مثه میدون مین میمونه چشمات
گذشتن از تو کارساده ای نیست

نمیتونم برم بعدش ببینم
که پر میشه تموم جای خالیم
من از دستای تو چیزی نمی خوام
بجز پر کردن دستای خالیم

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۲۱
سین میم