دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

سلام به وبگاه من خوش امدید.
نظر یادتون نره
باذکر صلوات کپی شود.
***************************
بعضی حـــــرفا رو نمیشه گفت ... باید خـــــورد !

ولی بعضی حرفـــارو ... نه میشه گفت ... نه میشه خـــورد !

می مــونه سَــــرِ دل !


میشه دلتنگــــــی ، میشه بغــــض ، میشه سکــــــوت ،

میشه همــــون وقتی که خـــودتم نمیـــدونی چه مــــرگته !

**به ویلاگ جدیدمون هم سری بزنید خالی از لطف نیست **

http://ashtibaketab.blog.ir

همچنین خوشحال میشم از نظرات و پیشنهاداتتون هم بهره ای ببریم

با سپاس از همراهان همیشگی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۸ بهمن ۹۴، ۰۹:۴۶ - مهدی ابوفاطمه
    :)

۴۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار ناب» ثبت شده است

۱۳
مهر ۹۳

مادری پیر مرا،
نکته ای زیبا گفت!
از بد دنیا گفت!

گفت طاووس مشو
که به عیبت خیزند،

گر شوی شعله شمع،
زیر پایت ریزند!

گفت: پروانه مشو،
که به سرگردانی،
لای انگشت کتاب،
سالها میمانی!

نه زمین باش نه خاک،
که تو را خوار کنند،
وانگهی ذهن تو را،
پر ز مرداب کنند!

آسمان باش که خلق،
به نگاهت بخرند!
وز پی دیدن تو،
سر به بالا ببرند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۳ ، ۰۹:۵۶
سین میم
۰۹
مهر ۹۳

من عاشق امروزم
دیروز را که نمیتوانم جان دوباره ببخشم،
برای همیشه دیروزم گذشته است،
تمام شده است،
اما هنوز امیدی هست،
از دیروزم درس میگیرم،
تا امروزم را بسازم،
من عاشق امروزم...
امروز،
همین حالا،
این لحظه،
نمیگذارم فردا نگرانم کند،
شاید هیچ وقت فردایی نداشته باشم،
شادیها، موفقیتها،لبخندهای فردا نباید ذوق زده ام کند،
مشکلات، نا امیدیها و اشکهای فردا که از راه نرسیده که نگرانش شوم،
من عاشق امروزم...
هدیه خداوندست،

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۳ ، ۲۱:۲۰
سین میم
۰۷
مهر ۹۳

تو رومو نزن زمین
آقا یه کربلا میخوام فقط همین
حالم رو بیا ببین
بزار که زاءر تو باشم اربعین

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۳ ، ۱۶:۴۵
سین میم
۰۳
مهر ۹۳


بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت شده باشد
دلگیرم از آن دل که در آن حس تملک
تبدیل به غوغای حسادت شده باشد
دل در تب و طوفان تنوع طلبی چیست؟
باغی ست که آلوده به آفت شده باشد
خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینه نفرت شده باشد!
از وهن خیانت به امانت چه بگویم
آنجا که خیانت به خیانت شده باشد!
شرمنده عشقیم و دل منجمد ما
جا دارد اگر غرق خجالت شده باشد
مقصود من از عشق نه این حس مجازی ست
ای عشق مبادا که جسارت شده باشد!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۳ ، ۲۰:۱۱
سین میم
۳۰
شهریور ۹۳

ای مهربانتر از برگ، در بوسه‌های باران!
بیداری ستاره، در چشم جویباران!

آیینه نگاهت، پیوند صبح و ساحل
لبخندِ، گاه گاهت، صبح ستاره‌ باران

بازآ که در هوایت، خاموشی جنونم،
فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران

ای جویبار جاری! زین سایه برگ مَگُریز
کاین گونه فرصت از کف، دادند بی‌شماران.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۱۳
سین میم
۲۹
شهریور ۹۳


لبیک یا حسین علیه السلام

هرکسی خواسته باشد به خدایی برسد

باید از کشتی تو راهنمایی برسد

نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی

بی تو جبریل محال است به جایی برسد

سر به زیر قدم توست بها میگیرد

پس چه بهتر سر ما نیز به پایی برسد

نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم

به روی چشم اگر از تو بلایی برسد

وقت تو وقت شریفی است ولی بین مسیر

منتظر می شوی اینقدر گدایی برسد

بعد از این وقت کرم پشت در خانه مرو

بگذار این دل ما هم به نوایی برسد

ما هنوزم که هنوز است سر کار تواییم

تا ببینیم که از تو چه عطایی برسد

طلب ماست نداریم همین ما را بس

اگر از مادر تو چند دعایی برسد

رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد

این چه لطفی است به هر بی سر و پایی برسد

گریه کن های تو همسایه ی زهرا هستند

بگذارید فقط روز جزایی برسد

یا حسین است و یا ذکر شریف زینب

اگر از ما به صف حشر صدایی برسد

به پریشانی گیسوت قسم نزدیک است

که به ما هم خبر کرببلایی برسد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۵۶
سین میم
۱۶
شهریور ۹۳

مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد

مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد

به خط خویشتن فرمان به دستم داد آن سلطان

که تا تختست و تا بختست او سلطان من باشد

اگر هشیار اگر مستم نگیرد غیر او دستم
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۳ ، ۰۸:۳۲
سین میم
۱۰
شهریور ۹۳

دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست
قانعم بیشتر ازاین چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست
گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست
آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت گه گاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزل شور انگیز
که همین شوق مرا  خوب ترینم  کافیست

" محمد علی بهمنی "
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۰۸
سین میم
۰۳
شهریور ۹۳

بشنو این نکته که خود را زغم آزاده کنی

خون خوری گر طلب روزی ننــــــهاده کنی

آخرالامـــــــــــر گل کوزه گــــــران خواهی شد

حالیـــــــــــا فکر سبو کن که پـــــــــر از بــاده کنی

گر از آن آدمیانــــــــــــــــی کـــه بهشتت هـــوس است

عیش بـــــــــــا آدمی ای چنــــــــــــــــد پـــــری زاده کنی

تکیه بـــــــــــــــر جــــــــای بزرگان نتـــــــوان زد به گزاف

مگر اسباب بــــــــــــــــزرگی همــــــه آمــــــــــاده کنــــــــــی

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۱۵
سین میم
۱۲
مرداد ۹۳

 
 
 
آزادی
ای
شادی
آزادی
ای شادی آزادی
روزی که تو بازآیی
با این دل غم پرورد
من با تو چه خواهم کرد
؟
غم هامان سنگین است
دل هایمان خونین است
از سر تا پامان خون می بارد
ما سر تا پا زخمی
ما سر تا پا خونین
ما سر تا پا دردیم
ما این دل عاشق را
در راه تو آماج بلا کردیم
وقتی که زبان از لب می ترسید
وقتی که قلم از کاغذ شک داشت
حتی حتی حافظه از
۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۴
سین میم