۱۶
ارديبهشت ۹۴
با دست های مهربان خداییت↳
دستی بکش ب روی دست های خالی ام↳
باچشم های خمار رویاییت
مرهم بذار به روی چشمان بارانی ام↳
من با تو میشوم یه من؛ آنقدر مرا …↳
با کابوس بی تو بودن مکن زندانی ام↳
این شعر ها، پوچ و بی ارزشن،↳
چون آن نگاه عاشق و زیبا نمی شود ارزانی↳
از تو مینویسم ای بهارترین بهار↳
باران حرف هایت مرا سوق میدهد رو به ویرانی ام↳
من باتو هرچه کرده ام،این نیست جواب↳
از من مگیر این امید زیبا هرچند واهی ام↳
اسمت مرا ب سوی ابر ها می برد↳
ای بهترین ترانه آغاز ؛ نمیشود ک شود!!بخوانی ام↳
درد میکشم و با خود میگویم چرا↳
این بغض های شکسته،نمی شود درمانی ام↳
بادست های مهربان خداییت↳
دستی بکش به روی دست های خالی ام ↳
باچشم های خمار روییت↳
مرهم بذار به روی چشمان بارانی ام. ↳
۹۴/۰۲/۱۶