دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

سلام به وبگاه من خوش امدید.
نظر یادتون نره
باذکر صلوات کپی شود.
***************************
بعضی حـــــرفا رو نمیشه گفت ... باید خـــــورد !

ولی بعضی حرفـــارو ... نه میشه گفت ... نه میشه خـــورد !

می مــونه سَــــرِ دل !


میشه دلتنگــــــی ، میشه بغــــض ، میشه سکــــــوت ،

میشه همــــون وقتی که خـــودتم نمیـــدونی چه مــــرگته !

**به ویلاگ جدیدمون هم سری بزنید خالی از لطف نیست **

http://ashtibaketab.blog.ir

همچنین خوشحال میشم از نظرات و پیشنهاداتتون هم بهره ای ببریم

با سپاس از همراهان همیشگی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۸ بهمن ۹۴، ۰۹:۴۶ - مهدی ابوفاطمه
    :)
۱۱
اسفند ۹۲

همیشه بغض پنهانی گلویم را حسابی در نظر دارد و می دانم که آخر بغض پنهانم مرا بی جان و تن سازد.

چرا پنهان کنم در دل؟

چرا با کس نمی گویم؟

چرا با من نمی گویند یاران رمز رهگشایی را؟

همه یاران به فکر خویش و در خویشند. گهی پشت و گهی پیشند

ولی در انزوای این دل تنها . چرا یاری ندارم من . که دردم را فرو ریزد

دگر هنگامه ی ترکیدن این درد پنهان اس

خداوندا نمی دانم نمی دانم

و نتوانم به کــس گویم

فقط می سوزم و می سازم و با درد پنهانی بسی من خون دل دارم. دلی بی آب و گل دارم

به پو چی ها رسیدم من

به بی دردی رسیدم من

به این دوران نامردی رسیدم من

نمیدانم

نمی گویم

نمی جویم نمی پرسم

نمی گویند

نمی جوند

جوابی را نمی دانم

سوالی را نمی پرسند و از غمها نمی گویند

چرا من غرق در هیچم؟

چرا بیگانه از خویشم؟

خداوندا رهایی ده

کللام آشنایی ده

خدایا آشنایم ده

خداوندا پناهم ده

امیدم ده

خدایا یا بترکان این غم دل را

و یا در هم شکن این سد راهم را

که دیگر خسته از خویشم

که دیگر بی پس و پیشم

فقط از ترس تنهایی

هر از گاهی چو درویشم

و صوتی زیر لب دارم

وبا خود می کنم نجوای پنهانی

که شاید گیرم آرامش

ولی آن هم علاجی نیست

و درمانم فقط درمان بی دردیست

و آن هم دست پاک ذات پاکت را نیازی جاودانش هست.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۱۱
سین میم