۱۳
تیر ۹۴
حس شاعر
نگاهش را
صدایش را
تمام بغض هایِ خفته در اشعارِ پاکش را
نفس هایِ عمیقش را
تمامِ دلخوری هایِ عجیبش را
تمامِ خستگی ها و
تمامِ مبهماتِ حرف هایِ در سکوتش را
اگر شاعر نباشی پس…
نمی دانی
چه رنجِ محکمی باشد
جهان را با نگاهِ شاعران دیدن
چه حسِّ خوب و شیرینی
که گل را خوب بوییدن
چه دردِ غیرِ توصیفی
که حسِ شاعری را در ورق گفتن
چه مرگِ دل پسندی کز
برای قافیه در هر سخن مردن
که گاهی از قفس گفتن
ولی گاهی ز پروازیِ که در اوج است و جان افزا
سخن راندن