هــمین روزا ...
هــمین اطــرافــــــــ...
عــشق تو را فـــریـاد می زنــمــــــ ...
تــا بـدانی بـرای مـن فـقـط یـک عـکس نـیــسـتی...
فــقـط یــک دوســــت نـیــسـتی...
تـــــــــــــــــــــــو مــعـنـا و دلـیــل آرامــش مـنــی...
بی تردید،
تو را دوست خواهم داشت
و،
صبور خواهم ماند...
من به گردش کاینات ایمان دارم!
شاعر از کوچه مهتاب گذشت
لیک شعری نسرود
نه که معشوقه نداشت
نه که سر گشته نبود
سالها بود که دگر،
کوچه مهتاب خیابان شده بود!