۲۴
خرداد ۹۳
شاعر از کوچه مهتاب گذشت
لیک شعری نسرود
نه که معشوقه نداشت
نه که سر گشته نبود
سالها بود که دگر،
کوچه مهتاب خیابان شده بود!
ای کاش میشد با حرارت خورشید ریشه های بیگانگی و تردید را سوزاند
ای کاش میشد از قفس تنگ حسرت و اندوه به آسمان آبی آرزو ها پر کشید
و بر بالاترین قله های ایثار ومحبت آشیانه ساخت
ای کاش می شد با ریشه ای از ایمان ،
با شاخه ای از اعتماد ویکدلی
با برگهایی از تقوا و گلبرگهایی از صفا وصمیمیت
با پرچم هایی از عاطفه ومحبت
در میان بوستانی پر از شکوفه های گذشت ومهربانی زندگی کرد
ای کاش می شد
b.fattahi
۹۳/۰۳/۲۴