آیاتابه حال به کودکان نگریسته اید درحالی که به بازی چرخ چرخ مشغولند؟ ویابه صدای باران گوش داده اید آن زمان که قطره هایش بر زمین می خورد؟ تابه حال به دنبال پروانه ای دویده اید آن زمان که نامنظم وبی هدف به چپ وراست پروازمی کند یابه خورشیدبی رمق خیره شده ایدآن زمانی که غروب می کند؟ کمی آرامـــــترحرکـــت کنید اینقدرتندوسریع به حرکت درنیایید زمان کوتاه است
پا به پای کودکی هایم بیا کفش هایت را به پا کن تا به تا قاه قاه خندات را ساز کن باز هم با خندات اعجاز کن پا بکوب ولج کن و راضی نشو با کسی جز دوست همبازی نشو خاله بازی کن به رسم کودکی با همان چادر نماز پولکی
اَگــــَر میدآنی دَر دُنیـآ کــَسی هست که بـآ دیدَنــَش رَنگ رُخســآرَت تغیـــیر میکنــَد، و صــِدای قــَلبـَت اَبرویــَت را به تــآراج میبــَرد،.. مــهـم نیــست که او مـآل تــو بــآشــَد… مــهــِم این استــ که فـــَقــَط بــــآشـَد .......
کتابش
رو بستم.مداد هاش رو یکی یکی گذاشتم سر جاش. کنارش نشستم، بغلش کردم. بوسیدمش. گفتم نمیخوام هیچی بشی. نمیخوام دکتر و مهندس بشی. میخوام
یاد بگیری مهربون باشی . نمیخوام خوشنویسی یا چند تا زبون یاد بگیری. میخوام تا وقت داری کودکی کنی. شاد باش و سر زنده .
آیا هنوز هم نیا موختی؟ که اگر هم ی عالم قصد ضرر رساندن به تورا داشته باشند وخدا نخواهد"نمی توانند" پـس به " تدبیرش " اعتماد کن به " حکمتش " دل بسپار به او " تـوکل " کن و به " سمت او " قــدمی بـردار تا..... آمدنش به سوی خود را به تماشا بنشینی