دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

سلام به وبگاه من خوش امدید.
نظر یادتون نره
باذکر صلوات کپی شود.
***************************
بعضی حـــــرفا رو نمیشه گفت ... باید خـــــورد !

ولی بعضی حرفـــارو ... نه میشه گفت ... نه میشه خـــورد !

می مــونه سَــــرِ دل !


میشه دلتنگــــــی ، میشه بغــــض ، میشه سکــــــوت ،

میشه همــــون وقتی که خـــودتم نمیـــدونی چه مــــرگته !

**به ویلاگ جدیدمون هم سری بزنید خالی از لطف نیست **

http://ashtibaketab.blog.ir

همچنین خوشحال میشم از نظرات و پیشنهاداتتون هم بهره ای ببریم

با سپاس از همراهان همیشگی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۸ بهمن ۹۴، ۰۹:۴۶ - مهدی ابوفاطمه
    :)

۶۹۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گزیده اشعار» ثبت شده است

۰۳
تیر ۹۳

تا سحر امشب بر بالین من
امشب از بهر خدا بیدار باش
سایه ی غم ناگهان بر دل نشست
رحم کن امشب مرا غمخوار باش

آه ای یاران بفریادم رسید
ورنه مرگ امشب بفریادم رسد
ترسم آن شیرینتر از جانم ز راه
چون به دام مرگ افتادم رسد

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۳ ، ۱۴:۱۱
سین میم
۰۳
تیر ۹۳
مـجـنـون به نـصـیـحـت دلم آمـده اسـت
بـنـگـر بـه کـجـا رسـیـده دیـوانـگـی ام
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۳ ، ۱۱:۰۴
سین میم
۰۳
تیر ۹۳
 
 
رفته بودیـــــــم شبی سمت حرم یادت هست‌
خواستم مثــل کبوتـــــــــــــر بپرم یادت هست‌
 
رنگ و رو رفتــــه ‌‌تـرین تــــاقچه خانــــه‌ ی مان‌
مهر و تسبیــــــــح وکتاب پدرم یــــادت هست‌
 
خانـــــه ی کوچکمان کاهگلی بــــــــود، جنون‌
در همان خانه شبی زد به سرم یادت هست‌
 
قصدکـــــــردم که بگــیـــــــرم نفس دشمن را
و جگرگاه ستــــــــــــــم را بــدرم یادت هست‌
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۹:۳۵
سین میم
۰۳
تیر ۹۳

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻨﺪ :
ﭼﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﯼ ﻣﺒﻬﻢ ﺁﺏ؟
ﭼﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﯼ ﺩﻟﮑﺶ ﺑﺮﮒ ؟
ﭼﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﺁﻥ ﺍﺑﺮ ﺳﭙﯿﺪ
ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺁﺑﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﻠﻨﺪ
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﮊﺭﻓﺎﯼ ﺧﯿﺎﻝ
ﭼﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺒﻮﺗﺮ ﻫﺎ ؟
ﭼﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﮐﻮﺷﺶ ﺑﯽ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻮﺝ ؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۹:۱۲
سین میم
۰۲
تیر ۹۳

رنج تلخ است ولی وقتی آن را به تنهایی می کشیم

 تا دوست را به یاری نخوانیم،

برای او کاری می کنیم و این خود دل را شکیبا می کند

طعم توفیق را می چشاند

و چه تلخ است لذت را "تنها" بردن

و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۶:۳۵
سین میم
۰۲
تیر ۹۳

من چیستم؟


افسانه ای خموش در آغوش صد فریب


گرد فریب خورده ای از عشوه ی نسیم


خشمی که خفته در پس هر درد خده ای


رازی نهفته در دل شب های جنگلی


من چیستم؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۱:۰۹
سین میم
۰۱
تیر ۹۳

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا،
دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را…
این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی!
باید آدمش پیدا شود!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۳ ، ۲۲:۰۶
سین میم
۰۱
تیر ۹۳


وقتی که دیگر نبود

من به بودنش نیازمند شدم.

وقتی که دیگر رفت

من به انتظار آمدنش نشستم.

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم.

وقتی او تمام کرد

من شروع کردم.

وقتی او تمام شد

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۳ ، ۲۰:۰۲
سین میم
۰۱
تیر ۹۳

به من تکیه کن !

من تمام هستی ام را دامنی می کنم تا تو سرت را بر آن بنهی !

تمام روحم را آغوشی می سازم تا تو درآن از هراس بیاسائی !

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۹:۵۹
سین میم
۳۱
خرداد ۹۳

معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا

کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا

ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد

باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا

یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی

غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۵۴
سین میم