گاه گاهی دل من می گیرد
می شود تنگ تر از هر چه دلتنگی ناب
می شود پر ز غم عشق و تمنای سراب
گاه گاهی دل من می گیرد
گاه گاهی دل من می گیرد
می شود تنگ تر از هر چه دلتنگی ناب
می شود پر ز غم عشق و تمنای سراب
گاه گاهی دل من می گیرد
باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
یادم باشد که روز و روزگار خوش است
وتنها دل ما دل نیست
کوچه ای را بود نامش معرفت ...
مردمانش با مرام از هر جهت ...
سیل آمد کوچه را ویرانه کرد ...
مردمش را با جهان بیگانه کرد ...
هرچه در آن کوی بود از معرفت ...
شست و با خود برد سیل بی صفت ...
از تمام کوچه تنها یک نفر ...
خانه اش ماند و خودش جست از خطر ...
رسم و راه نیک هرجا بود و هست ...
از نهاد مردم آن کوچه است ...
چونکه در اندیشه ام اینگونه ای ...
حتم دارم از بچه های آن کوچه ای ...
سرود زیبای حضرت «محمد» صلوات الله علیه و آله، اثری جدید از «حامد زمانی» به مناسبت 17 ربیع الاول با همکاری گروه تولیدات موسیقی و سرود بسیج صداوسیما، به سه زبان فارسی-عربی-انگلیسی؛ شاعران به ترتیب: «قاسم صرافان» و «حسین رستمی»(شعر فارسی)، «مرتضی آل کثیر»(شعر عربی) و «محسن راجردی»(شعر انگلیسی).
ﺁﺭﺍﻣﻢ !
ﺍﻣﺎ
ﺁﺷﻔﺘﮕﻲ ﺍﻡ ﻧﻔﺴﻬﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻳﺴﻤﺎﻥ ﻛﺸﺎﻧﺪﻩ
ﺣﻜﻢ ﻣﺮﮒ ﺫﻫﻨﻢ ﺭﺍ ﻣﻬﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ !
ﭘﺲ ﻣﻦ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭼﻪ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﻡ؟ !
ﻣﺒﻬﻢ ﺍﺳﺖ!
ﺍﺑﻬﺎﻡ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﻣﻲ ﺁﺯﺍﺭﺩ !
ﺩﻟﺘﻨﮕﻲ ﻫﺎﻱ ﻛﻮﺩﻛﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺭﻧﺠﺎﻧﺪ !!
ﺣﺮﻓﻬﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻣﻲ ﻓﻬﻤﻲ؟
ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻢ ! ﺷﺎﻳﺪ ﻣﻦ ﺧﻮﺩ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﺍﻡ !
ﻛﻪ
ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻣﺮﺍ ﻧﻤﻲ ﭘﺬﻳﺮﺩ
ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ
ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻳﺎﺱ ﺑﻲ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ !
ﻛﺎﺵ؟؟؟