دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

سلام به وبگاه من خوش امدید.
نظر یادتون نره
باذکر صلوات کپی شود.
***************************
بعضی حـــــرفا رو نمیشه گفت ... باید خـــــورد !

ولی بعضی حرفـــارو ... نه میشه گفت ... نه میشه خـــورد !

می مــونه سَــــرِ دل !


میشه دلتنگــــــی ، میشه بغــــض ، میشه سکــــــوت ،

میشه همــــون وقتی که خـــودتم نمیـــدونی چه مــــرگته !

**به ویلاگ جدیدمون هم سری بزنید خالی از لطف نیست **

http://ashtibaketab.blog.ir

همچنین خوشحال میشم از نظرات و پیشنهاداتتون هم بهره ای ببریم

با سپاس از همراهان همیشگی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۸ بهمن ۹۴، ۰۹:۴۶ - مهدی ابوفاطمه
    :)
۱۹
مرداد ۹۳

چشم هایش چه مهربان بودند
چشم هایی که مال مردم بود
و مرا برق چشم جادویش
باز می کشت و بار چندم بود

و نوشتم به روی قلبش، سخت
سنگ قلب مرا شکستی تو
باز من خیره توی چشمانت
باز هم آمدی و رفتی تو

و چنین گفت و توی گوشم ماند
خواب هایت پر از صدایم باد
توی آن ساحل نگاه تو
پر از جای رد پایم باد

و نوشتم به روی شن ها زود
مهربانم همیشه با من باش
عشق مغرور و پر امیدی که
کرده خانه، میان این تن باش

یکی از موج های بازیگوش
جای پای تو را بغل میکرد
جای پای تو را خودش میشست
ولی اینکار را بی دغل میکرد

و من اینجا کنار این ساحل
به صدای تو گوش می کردم
جام ها را به افتخار تو
پر و هر لحظه نوش می کردم

چه شبی بود، امان از این شب ها
که دلم را ز سینه ام بردی
و دگر بعد از آن عزیزدلم
خواب شیرین ز دیده ام بردی

کاش خوبم، دوباره بنویسی
دوستت دارم و دلم تنگ است
جنس عشقم عزیز خوب من
همچو فرهاد و تیشه و سنگ است!!!