۱۹
مرداد ۹۳
چشم هایش چه مهربان بودند
چشم هایی که مال مردم بود
و مرا برق چشم جادویش
باز می کشت و بار چندم بود
و نوشتم به روی قلبش، سخت
سنگ قلب مرا شکستی تو
باز من خیره توی چشمانت
باز هم آمدی و رفتی تو
و چنین گفت و توی گوشم ماند
خواب هایت پر از صدایم باد
توی آن ساحل نگاه تو
پر از جای رد پایم باد
۱۹ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۲۵