در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار

کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد

باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند

موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد

باید مواظب دستها بود ...

باید مواظب دستها بود ...
اثر انگشت‌هایِ ما ،
از قلب‌هایی که لمس‌شان کرده‌ایم ،
هیچ وقت پاک نمی‌شوند ...!
چارلز بوکفسکی

زمان آتش است

میگویند زمان طلاست اما من چشیدم
دروغ میگویند ، زمان آتش است
ثانیه به ثانیه اش میسوزاند و تا به شعله ات نکشد نمیگذرد …

دلتنگی یعنی

دلتنگی یعنی:
شبی باخاطراتت بهش فکرکنی..
بعدشیرینی یه لبخندبیاد رولبت...
وبعدازچندلحظه....
شوووووری اشکای لعنتی

تا حالا شده

 

 

تا حالا شده دلت از تموم دنیا گرفته باشه؟؟؟
دلت بخواد داد بزنی بگی دس از سرم بر دارین... همه چی مال شما...
دنیاتون مال خودتون...
فقط بزارین تو حال خودم باشم؟؟؟
دلت بخواد تنها باشی...

چگونه توانستی زندگی خود را بر پاکی بنا کنی؟

از خردمندی پرسیدند:
چگونه توانستی زندگی خود را بر پاکی بنا کنی؟
چرا این قدر آرامی؟
چه چیزی سبب می‌شود که هیچ‌گاه خسته نشوی؟
چگونه است که دچار وسوسه نمی‌شوی؟
گفت: بعد از سال‌ها مطالعه و تجربه، زندگی خود را بر پنج اصل بنا کردم:
دانستم رزق مرا دیگری نمی‌خورد پس آرام شدم.

بین این آدمها باید عاقلانه زندگی کرد نه عاشقانه

آدمها فقط آدمند نه بیشتر نه کمتر

اگر کمتر از آن چیزی ک هستند نگاهشان کنی آن هارا شکسته ای
و
اگر بیشتر از آن حسابشان کنی تورا میشکندد

بین این آدمها باید عاقلانه زندگی کرد نه عاشقانه

وقتی زنی احساس دلتنگی میکند

وقتی زنی احساس دلتنگی میکند
برایش از منطق و اصول نگو
بغلش کن و بگذار با اشک خودش را خالی کند
تو فقط سعی کن شانه ای امین و قابل اعتماد باشی

" پائولو کوئلیو "

ای چشم نیم‌خواب تو از من ربوده خواب

 

 

 

ای چشم نیم‌خواب تو از من ربوده خواب
وی زلف تابدار تو بر مه فکنده تاب

بر مه فکنده برقع شبرنگ روز پوش
مه را که دید ساخته از تیره شب نقاب

روزم شبست بی تو و چون روز روشنست
کان لحظه شب بود که نهان باشد آفتاب

تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

سالها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من

که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می نگری