دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

سلام به وبگاه من خوش امدید.
نظر یادتون نره
باذکر صلوات کپی شود.
***************************
بعضی حـــــرفا رو نمیشه گفت ... باید خـــــورد !

ولی بعضی حرفـــارو ... نه میشه گفت ... نه میشه خـــورد !

می مــونه سَــــرِ دل !


میشه دلتنگــــــی ، میشه بغــــض ، میشه سکــــــوت ،

میشه همــــون وقتی که خـــودتم نمیـــدونی چه مــــرگته !

**به ویلاگ جدیدمون هم سری بزنید خالی از لطف نیست **

http://ashtibaketab.blog.ir

همچنین خوشحال میشم از نظرات و پیشنهاداتتون هم بهره ای ببریم

با سپاس از همراهان همیشگی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۸ بهمن ۹۴، ۰۹:۴۶ - مهدی ابوفاطمه
    :)

۸۰۴ مطلب با موضوع «دلکده» ثبت شده است

۰۹
بهمن ۹۲

 

من از خدا کــــه تـــو را آفرید ،  ممنونم

از آن که روح به جسمت دمید، ممنونم

از آن که مثل بت کوچکی تراشت داد

از آن که طــرح تنت را کشید ممنونم

تو راه میروی اندام شهر می لرزد

من از تمــام درختان بیـــد ممنونم

در این غروب ، در این روزهای تنهایـی

از اینکه عشق به دادم رسید، ممنونم

من از کسی که عزیز مرا به چاه انداخت

و آن کـــه آمد و او را خریـد ،  ممنونــــم

من از نگاه پریشان آن زلیخـــایی

که خواب پیرهنم را درید، ممنونم

چقدر خوب و قشنگی! چقدر زیبایی!

من از خدا کـــه تـــو را آفرید، ممنونم

 

فرامرز عرب عامری

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۴۷
سین میم
۰۹
بهمن ۹۲

بوسیدمت که ببینم چه می شود

با بوسه های تو دینم چه می شود

 

بوسیدمت که ببینم زمان عشق

تکلیف شک و یقیینم چه می شود

 

این پل که بین مجاز و حقیقت است

در آسمان و زمینم چه می شود

 

با دست عقل که چیزی نمی شود

پای دلم بنشینم چه می شود؟!

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۳۹
سین میم
۰۹
بهمن ۹۲

بگذار با صفای تو من زندگی کنم

 
در گوشه ی صدای تو من زندگی کنم

پیش از تو بی بهانگی ام مثلِ مرگ بود


بگذار تا برای تو من زندگی کنم


من هر چه دیده ام،همه نیرنگ و رنگ و ننگ 

بگذار با وفای تو من زندگی کنم


پیش از تو،شوق زندگی از دست رفته بود

بگذار پا به پای تو من زندگی کنم


دنیایی از طراوت و دریایی از صفا

ای کاش در هوای تو من زندگی کنم

 

شاعر : سهیل محمودی

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۳۴
سین میم
۳۰
دی ۹۲

خدایا چه کرده ام که لایق این دردم کردی

امدم سکوت یک نفر را بشکنم

نمیدانم چه شد

خود نیز مبتلا شدم

سکوت سراسر وجودم را فراگرفت

رازی که برایم جز درد نیست

********

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۲ ، ۱۸:۱۶
سین میم
۲۸
دی ۹۲

هواتو کردم

منه حیرون توی این روزا هواتو کردم

دلم میخوادت میخوام بیام تو آسمون دورت بگردم

هوایی میشم همون روزا که میبینم هوامو داری

میخوام بدونم تاکی میخوای ببینی و به روم نیاری

دلمو دست تو دادم من دلتنگ احساسی
نمی ذاری که تنها شم تو رو من خیلی حساسی
دلمو دست تو دارم دلمو آسمونی کن
همیشه مهربون بودی دوباره مهربونی کن

چه روزا حالمو دیدی
چه شبایی که رسیدی
تو صدای دل تنهای منو شنیدی
تو که دردامو میدونی
تو که چشمامو میخونی
بده بازم به دل من یه نشونی
دلمو دست تو دادم من دلتنگ احساسی
نمی ذاری که تنها شم تو رو من خیلی حساسی
دلمو دست تو دادم دلمو آسمونی کن
همیشه مهربون بودی دوباره مهربونی کن
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۲ ، ۱۰:۲۰
سین میم
۲۵
دی ۹۲


برای همه وقت هایی که مرا به خنده واداشتی.

برای همه وقت هایی که به حرف هایم گوش دادی.

برای همه وقت هایی که به من جرات و شهامت دادی.

برای همه وقت هایی که با من به گردش آمدی.

برای همه وقت هایی که خواستی در کنارم باشی.

برای همه وقت هایی که به من اعتماد کردی.

برای همه وقت هایی که مرا تحسین کردی.

برای همه وقت هایی که باعث راحتی و آسایش من بودی.

برای همه وقت هایی که گفتی "دوستت دارم"

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۲ ، ۱۰:۱۷
سین میم
۱۴
دی ۹۲

دوست کسی است که همه کارهای تو برایش مهم باشد
دوست کسی است که در خوشی ها و ناخوشیها به او رو کنی
دوست کسی است که همه کرده های تو را بفهمد


دوست کسی است که حقیقترا درباره خودت به تو بگوید دوست کسی است که بداند در هر حال چه بر سر تو می آید
دوست کسی است که با تو رقابت نکند
دوست کسی است که وقتی همه چیزبرای تو خوب است ازته دل خوشحال شود
دوست کسی است که وقتی اوضاع خوب نیست بکوشد تو را شاد کند
دوست کسی است که امتداد تو باشد و بدون او کامل نباشی

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۲ ، ۱۱:۰۴
سین میم
۱۴
دی ۹۲

ای مسافر ! ای جدا ناشدنی ! گامت را آرام تر بردار ! از برم آرام تر بگذر ! تا به کام دل ببینمت .
بگذار از اشک سرخ گذرگاهت را چراغان کنم .
آه ! که نمیدانی … سفرت روح مرا به دو نیم می کند … و شگفتا که زیستن با نیمی از روح تن را می فرساید …

بگذار بدرقه کنم واپسین لبخندت را و آخرین  نگاه فریبنده ات را .
مسافر من ! آنگاه که می روی کمی هم واپس نگر باش . با من سخنی بگو . مگذار یکباره از پا در افتم … فراق صاعقه وار را بر نمی تابم …
جدایی را لحظه لحظه به من بیاموز… آرام تر بگذر …
وداع طوفان می آفریند… اگر فریاد رعد را در طوفان وداع نمی شنوی ؟! باران هنگام طوفان را که می بینی ! آری باران اشک بی طاقتم را که می نگری …
من چه کنم ؟ تو پرواز می کنی و من پایم به زمین بسته است …
ای پرنده ! دست خدا به همراهت …
اما نمی دانی … نمی دانی که بی تو به جای خون اشک در رگهایم جاریست …
از خود تهی شده ام … نمی دانم تا باز گردی مرا خواهی دید ؟؟؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۲ ، ۱۱:۰۲
سین میم
۱۴
دی ۹۲

خدای عزیز!
به جای اینکه بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمیکنی؟

امی

 

خدای عزیز!
شاید هابیل و قابیل اگر هر کدام یک اتاق جداگانه داشتند همدیگر را نمیکشتند، در مورد من و برادرم که مؤثر بوده .

لاری

 

خدای عزیز!
اگر یکشنبه، مرا توی کلیسا تماشا کنی، کفشهای جدیدم رو بهت نشون میدم.

میگی

 

خدای عزیز!

شرط میبندم خیلی برایت سخت است که همه آدمهای روی زمین رو دوست داشته باشی. فقط چهار نفر عضو خانواده من هستند ولی من هرگز نمیتوانم همچین کاری کنم.

نان

 

خدای عزیز!

در مدرسه به ما گفته اند که تو چکار میکنی، اگر تو بری تعطیلات، چه کسی کارهایت را انجام میدهد؟

جین

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۲ ، ۱۰:۵۸
سین میم
۱۴
دی ۹۲

کاش دلها آنقدر پاک و خالص بودند که دعا ها قبل از پایین آمدن دست ها مستجاب می شد

کاش آسمان حرف کویر را می فهمید و اشک خود را نثار گونه های خشک کویر می کرد

کاش واژه حقیقت آنقدر با لبها صمیمی بود که برای بیان کردن آن نیازی به شهامت نبود

کاش مهتاب با کوچه های تاریک آشنا بود

کاش بهار آنقدر مهربان بود که باغ را به دست خزان نمی سپرد

و ای کاش دوستی به قدری حرمت داشت که شکستنش به این زودی ها رخ نمیداد

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۲ ، ۱۰:۵۴
سین میم