خدایا چه کرده ام که لایق این دردم کردی
امدم سکوت یک نفر را بشکنم
نمیدانم چه شد
خود نیز مبتلا شدم
سکوت سراسر وجودم را فراگرفت
رازی که برایم جز درد نیست
********
حسین جانم توسراسر عشقی و
من بنده سراپا تقصیر روسیاهم
امروز فرزندم را پیشکش تو میکنم
تا علی اصغر گونه در رکابت باشد
تا بگویم رباب با تو همدردم
چه دردی دارد طفلت در اغوشت بی تابی کند
چه دردی دارد عطش طفل شش ماهه خود را ببینی
بدانی دردش چیست ،از چه بی قرار است
اما نتوانی از شیره جانت به او بخورانی
یا حتی جرعه ای آب بر لبان خشکیده اش بچکانی
درد دارد درد دارد اما چه ظالمانه جواب این بیقراری شش ماهت را دادند
***********************
هرچه بگویم نمیتوانم توصیف دل پر درد رباب وبی تاب فرزندت را بگویم......
ارزو داشتم در زندگی
همچون پرنده ازاد باشم
از برای گفتن حق وحقیقت
واز کسی خرده نمی شنیدم