عاشق کیست ؟
آیا جر آنست که عاشق می بخشد
بی آنکه چیزی طلب کند؟!
وآیا در برابر بی وفایی ها
وشکنجه های معشوق لب به شکوه می گشاید؟؟؟!!!
عاشق کیست ؟
آیا جر آنست که عاشق می بخشد
بی آنکه چیزی طلب کند؟!
وآیا در برابر بی وفایی ها
وشکنجه های معشوق لب به شکوه می گشاید؟؟؟!!!
به لبهایم مزن قفل خموشی
که در دل قصه ای ناگفته دارم
ز پایم باز کن بند گران را
کزین سودا دلی آشفته دارم
بیا ای مرد ، ای موجود خودخواه
بیا بگشای درهای قفس را
اگر عمری به زندانم کشیدی
رها کن دیگرم این یک نفس را
منم آن مرغ ، آن مرغی که دیریست
به سر اندیشهٔ پرواز دارم
سرودم ناله شد در سینهٔ تنگ
به حسرتها سر آمد روزگارم
✽•· به آغــوشِ تو مُحتاجَــم بَرای حِس آرامــش ·•✽
✽•· بَرای زندِگــی با تــو پر اَز شوقــم پـــر اَز خواهِــــش ·•✽
✽•· به دَستــــــای تـــــــــو مُحتاجـَــم برای لَمسِ خوشبختــــی ·•✽
✽•· واســـــه تَسکیـــــنِ قَلبـــی که بــَـراش عادَتـــــــــ شُــده سَختــی ·•✽
✽•· به چشمـــــای تو مُحتاجَــم واســه تَعبیرِ ایـن رویـا که بازَم میشه عاشـق شـد ·•✽
✽•· تو ایــن بی رَحمیه دنیــــــا ·•✽
من فکر می کنم
هرگز نبوده قلب من
این گونه
گرم و سرخ:
احساس می کنم
در بدترین دقایق این شام مرگزای
چندین هزار چشمه خورشید
در دلم
می جوشد از یقین؛
احساس می کنم
در هر کنار و گوشه این شوره زار یاس
چندین هزار جنگل شاداب
ناگهان
می روید از زمین.
***
خسته
شکسته و
دلبسته
من هستم
من هستم
من هستم
***
از این فریاد
تا آن فریاد
سکوتی نشسته است.
لب بسته
در دره های سکوت
سرگردانم.
من میدانم
من میدانم
من میدانم
***
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم برمیگرده. ولی اونی که دیر میرنجه دیر میره، اما دیگه برنمیگرده
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
رنج
را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را میبره و از میانشون
میگذره از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه قائله رنج آور را تمام کنی.