۱۷
آذر ۹۳
آه ...
دلم.... ♥
چقدر دلم تنگ است برای دلم!!!!.......
مدتی ست هوای خودم کرده ام........!!
هوای یک دنیا شوریدگی وسرمستی سبک بال تر از بالهای قاصدک
هجوم سنگینی از افکار پاییزی باغچه خیالم را به ستوه آورده........
سکوتی نفس گیر زنجیر بسته به دلم و کشان کشان می بَردم به زندان تاریکی.....
دلم هوایی شده انگار پرواز می خواهد
اما چه کنم با این قاصدکهای پژمرده ؟؟؟
عطر سرد دلتنگی در هزار توی قلبم پرسه می زند.....
نکند غرق شوم در اینهمه نا آرامی
براستی چه واژه غریبی ست آرامش!!!.....
تو گوئی قصه برف به تابستان است.
واااای دلم، چیزی می خواهد !!!
خسته ام!!!!!
ای خدا ......
تنها ذره ای آرامش...........
خوب می دانم چیست دردم!!!.....
آری!!!!