دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

سلام به وبگاه من خوش امدید.
نظر یادتون نره
باذکر صلوات کپی شود.
***************************
بعضی حـــــرفا رو نمیشه گفت ... باید خـــــورد !

ولی بعضی حرفـــارو ... نه میشه گفت ... نه میشه خـــورد !

می مــونه سَــــرِ دل !


میشه دلتنگــــــی ، میشه بغــــض ، میشه سکــــــوت ،

میشه همــــون وقتی که خـــودتم نمیـــدونی چه مــــرگته !

**به ویلاگ جدیدمون هم سری بزنید خالی از لطف نیست **

http://ashtibaketab.blog.ir

همچنین خوشحال میشم از نظرات و پیشنهاداتتون هم بهره ای ببریم

با سپاس از همراهان همیشگی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۸ بهمن ۹۴، ۰۹:۴۶ - مهدی ابوفاطمه
    :)
۰۹
خرداد ۹۳

کجایی شعله‌های آتش گرم اهورایی
به یادت چای می نوشم ، به تنهایی

دلم هر لحظه تنگ قند لبهات است، شیرین لب
چه بد تلخ است این قندان ، به تنهایی

من و قندان و چای داغ و یادت ، این همه تنها
تو آنجایی و من اینجا در این زندان ، به تنهایی

تو شیرینی شبیه شوکران در کام ، شیرینم
شبیه هر شبم زهر است این چایی ، به تنهایی

بگو با من نگار من چگونه سر کنم ، با این
شرار آتش عشقت که سوزاندم ، به تنهایی

سرت گرم و دلت گرم و خیالت تخت ، بی غیرت
تصور کن که می خوابم به روی تخت ، تنهایی

نمی‌دانم تو گرم شادی و شور کدام عشقی ، بی وجدان
ولی اینجا بدون تو فقط گرم است ، این چایی

تصور می کنم هرشب کنار من ، تو اینجایی
تصور می کنم اما ، مرتب چای می نوشم به تنهایی

شعر از : محمدرضا مزینانی

تهران، بهار93

نظرات  (۱)

ممنون