۰۱
آبان ۹۳
کاش میشد برات بنویسم...
چقدر دل تنگم....
و دوباره چقدر از تو دور....
کجایی...
سر کدوم چهار راه جلوی کدوم خیابون...
توی کدوم فصل...
هیچی تو ذهنم نیس..
کاش میدونستی دوباره چقدر تنها شدم...
کاش میشد هیچوقت از رفتن حرف نزد....
چی میشد اگه بی انتها بودی....
مثل کلمه
دلم میخواد واست بنویسم...
بنویسم اوج بودن من...
تو هستی و بس...
کوچیکتر که بودم..
عشق ورویه تیکه کاغذ میکشیدم...
میدونی چه جوری؟؟؟
یه قلب میکشیدم سرخ سرخ...
یه تیر هم از توش رد میکردم یه چند قطره خون که میریخت دیگه اخرش بود...
اما حالا تموم عشق من معناش تویی...
توی کلمه کلمه اسم تو من غرقم...
توی خط به خط زاویه صورتت..
هنوز مبهوتم...
چقدر دیر دیدمت..
چقدر زود گذشت....
اما خاطرت هنوز برام شیرین مثل روز اول...
وقتی یادت می افتم..
۰۱ آبان ۹۳ ، ۱۶:۲۱