۱۵
ارديبهشت ۹۳
دلم گرفته از بیکسیها ودل واپسیهای زمین...
فاصلهها چه بیرحمانه ما را از شما جدا کرد
دستان پر از ظلمت شب یاد بارانیتان را با ما تنها میگذارد. صداقت
لحظات خورشیدی با شما بودن را به کدامین گنج عشاق باید فروخت؟
چقدر آسمان را دوست دارم هرگاه دلتنگ شدم واز غم دوری نالیدم به او نگریستم
ای ابرهای نشسته در دل آسمان به خاطر بهاران قسمتان میدهم هرگاه
از ریسمان محبتی که بعد از جنگ سالهاست بر دل پیچیدهام، رها شدم
۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۲۸