دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

سلام به وبگاه من خوش امدید.
نظر یادتون نره
باذکر صلوات کپی شود.
***************************
بعضی حـــــرفا رو نمیشه گفت ... باید خـــــورد !

ولی بعضی حرفـــارو ... نه میشه گفت ... نه میشه خـــورد !

می مــونه سَــــرِ دل !


میشه دلتنگــــــی ، میشه بغــــض ، میشه سکــــــوت ،

میشه همــــون وقتی که خـــودتم نمیـــدونی چه مــــرگته !

**به ویلاگ جدیدمون هم سری بزنید خالی از لطف نیست **

http://ashtibaketab.blog.ir

همچنین خوشحال میشم از نظرات و پیشنهاداتتون هم بهره ای ببریم

با سپاس از همراهان همیشگی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۸ بهمن ۹۴، ۰۹:۴۶ - مهدی ابوفاطمه
    :)

۱۶ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

۰۹
آذر ۹۲

اگر بخواهم ترک دیار و یار کنم

کجا روم به که روی آورم چه کار کنم؟

ز شهر خویش گریزم سوی کدام دیار؟

ز یار خویش هوای کدام یار کنم؟

اگر بمانم تا کی بمانم؟ ای فریاد

وگر فرار کنم تا کجا فرار کنم؟

فرار نیست ز تقدیر نقطه یی جویم

که از فرار گریزم مگر قرار کنم

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۲ ، ۱۰:۱۷
سین میم
۰۹
آذر ۹۲


در تاریکی بی آغاز و پایان
دری در روشنی انتظارم رویید.
خودم را در پس در تنها نهادم
و به درون رفتم:
اتاقی بی روزن تهی نگاهم را پر کرد.
سایه ای در من فرود آمد
و همه شباهتم را در ناشناسی خود گم کرد.
پس من کجا بودم؟
شاید زندگی ام در جای گمشده ای نوسان داشت
و من انعکاسی بودم

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۲ ، ۰۹:۳۹
سین میم
۰۶
آذر ۹۲

برام هیچ حسی شبیه تو نیست....

لینک دانلود:احسان خواجه امیری(نابرده رنج)

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۲ ، ۱۴:۱۲
سین میم
۰۲
آذر ۹۲

یخ کرده ام ! اما نه از سوز زمستان !
اما نه از شب پرسه های زیر باران
یخ کرده ام – یخ کردنی در تب – تبی که
جسمم نه دارد باورم ٬ می سوزد از آن
یخ کرده ام اما تو ای دست نوازش
روح یخی را با چنین شولا مپوشان
گرمم نخواهی کرد و فرقی هم ندارد
یخ بسته ای پوشیده باشد یا که عریان
یخ کرده ام چون قطب ٬ آری این چنین است
وقتی نمی تابی تو ای خورشید پنهان
یخ کرده ام ! یخ کرده ام ! ها … جان پناهم !
مگذار فریادت کنم در کوهساران

محمد علی بهمنی

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۲ ، ۱۷:۲۲
سین میم
۰۲
آذر ۹۲

همین که بغض می شود سکوت های های من
دوباره خواب می شود پناه گریه های من
دوباره شانه های شب به من پناه می دهد
سلام میدهم به او که گشته هم صدای من
سکوت و انزوای شب به جای خواب های خوش
وقلب تب که میتپد برای انزوای من
میان دست های ما اگر نبود فاصله
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۲ ، ۱۶:۴۴
سین میم
۰۲
آذر ۹۲

ابر دلم میل افتاب ندارد
درد من ای نازنین حساب ندارد

سر به کدامین حصار و صخره بکوبم
رود بزرگی که هیچ اب ندارد؟

خنده به لب خیره می شوی به نگاهم
خیره به چشمی که خواب و تاب ندارد

خنده ندارد شبی که خیس و برهنه ست
خنده ندارد شبی که خواب ندارد

خانه ات اباد خیره ای که چه؟چشمت
چاره ای به حال من خراب ندارد

خواستم از دست خویش بگریزم
حیف…دلم حق انتخاب ندارد

ناصر حامدی

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۲ ، ۱۶:۴۲
سین میم