۰۷
ارديبهشت ۹۴
آسمان کبود
دلم بحالت میسوزد
نکند عاشق شده ای!!!
ک اینگونه نجوا سر می دهی …
اینجا زمین است
رسم مردمانش فراموشیست!!!
برای ک می باری؟؟
میباری تا نشان دهی باران رقاصه ایست
ک از فقر و فحشا نیاز پیدا کرده است به این آدمیان!!!
نرقص باران اینجا مردمان ب هوایت طعنه خراب بودن می زنند…
دلم بحالت می سوزد..
آسمان کبود…
چرا می شویی و می بری؟؟؟
لحظه ای درنگ کن..
اینجا مردمان نقاب هایشان مانع است!!!
اینجا میشود آدم بود اما انسان نه!!
تو ک دیگر میفهمی چه میگویم؟؟!!
دلم بحالت می سوزد!!!
ب بارانت بگو نبارد!!
اینجا دو نفره بودن عجیب ظرفیت پیدا کرده است!!!
می باری ک بوی گند خیانت را ببری؟!!
نبار !!
اینجا با بارشت مردمان بوی خدا را هم نمی فهمند!!
دلم بحالت میسوزد…
۰۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۲۳