خدایا چه کرده ام که لایق این دردم کردی
امدم سکوت یک نفر را بشکنم
نمیدانم چه شد
خود نیز مبتلا شدم
سکوت سراسر وجودم را فراگرفت
رازی که برایم جز درد نیست
********
خدایا چه کرده ام که لایق این دردم کردی
امدم سکوت یک نفر را بشکنم
نمیدانم چه شد
خود نیز مبتلا شدم
سکوت سراسر وجودم را فراگرفت
رازی که برایم جز درد نیست
********
ماه من غصه نخور، زندگی جذر و مد داره
دنیامون یه عالمه، آدم خوب و بد داره
ماه من غصه نخور، همه که دشمن نمیشن
همه که پر ترک، مثه تو و من نمیشن
ماه من غصه نخور، مثل ماها فراوونه
خیلی کم پیدا میشه، کسی رو حرفش بمونه
ماه من غصه نخور، گریه پناه آدماس
تر و تازه موندن گل، مال اشک شبنماس
ماه من غصه نخور، زندگی خوب داره و زشت
خدا رو چه دیدی شاید، فردامون باشه بهشت
ماه من غصه نخور، پنجره مون بازه هنوز
باغچه مون غرق گلای عاشق نازه هنوز
هواتو کردم
منه حیرون توی این روزا هواتو کردم
دلم میخوادت میخوام بیام تو آسمون دورت بگردم
هوایی میشم همون روزا که میبینم هوامو داری
میخوام بدونم تاکی میخوای ببینی و به روم نیاری
دلمو دست تو دادم من دلتنگ احساسی
نمی ذاری که تنها شم تو رو من خیلی حساسی
دلمو دست تو دارم دلمو آسمونی کن
همیشه مهربون بودی دوباره مهربونی کن
آدمهایی هستند که شاید کم بگویند دوستت دارم
یا شاید اصلا به زبان نیاورند دوست داشتنشان را
بهشان خرده نگیرید
این آدمها فهمیده اند دوستت دارم
حرمت دارد
مسئولیت دارد
ولی وقتی به کارهایشان نگاه کنی
دوست داشتن واقعی را میفهمی
میفهمی که همه کار میکند تا تو بخندی ، تا تو شاد باشی
آزارت نمیدهد ، دلت را نمی شکند
من این دوست داشتن را می ستایم
زویا پیرزاد
برای همه وقت هایی که مرا به خنده واداشتی.
برای همه وقت هایی که به حرف هایم گوش دادی.
برای همه وقت هایی که به من جرات و شهامت دادی.
برای همه وقت هایی که با من به گردش آمدی.
برای همه وقت هایی که خواستی در کنارم باشی.
برای همه وقت هایی که به من اعتماد کردی.
برای همه وقت هایی که مرا تحسین کردی.
برای همه وقت هایی که باعث راحتی و آسایش من بودی.
برای همه وقت هایی که گفتی "دوستت دارم"
ﺍﺷﮏ ﺭﺍﺯﯾﺴﺖ
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﺍﺯﯾﺴﺖ
ﻋﺸﻖ ﺭﺍﺯﯾﺴﺖ
ﺍﺷﮏ ﺁﻥ ﺷﺐ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻋﺸﻘﻢ ﺑﻮﺩ
ﻗﺼﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﯽ
ﻧﻐﻤﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ
ﺻﺪﺍ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺸﻨﻮﯼ
ﯾﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ
ﯾﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﯽ
ﻣﻦ ﺩﺭﺩ ﻣﺸﺘﺮﮐﻢ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﮐﻦ
ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎ ﺟﻨﮕﻞ ﺳﺨﻦ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻋﻠﻒ ﺑﺎ ﺻﺤﺮﺍ
ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﮐﻬﮑﺸﺎﻥ
ﻭ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺳﺨﻦ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ
ﻧﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ
ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ
ﺣﺮﻓﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ
ﻗﻠﺒﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ
ﻣﻦ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﻡ
ﺑﺎ ﻟﺒﺎﻧﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﻟﺒﻬﺎ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ
ﻭ ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﺖ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﻣﻦ ﺁﺷﻨﺎﺳﺖ
ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﮔﺮﯾﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻃﺮ ﺯﻧﺪﮔﺎﻥ
ﻭ ﺩﺭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﺳﺮﻭﺩﻫﺎ ﺭﺍ
ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻝ ﻋﺎﺷﻘﺘﺮﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ
ﺩﺳﺘﻬﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺁﺷﻨﺎﺳﺖ
ﺍﯼ ﺩﯾﺮﯾﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺳﺨﻦ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ
ﺑﺴﺎﻥ ﺍﺑﺮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﻓﺎﻥ
ﺑﺴﺎﻥ ﻋﻠﻒ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺻﺤﺮﺍ
ﺑﺴﺎﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﺭﯾﺎ
ﺑﺴﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﻬﺎﺭ
ﺑﺴﺎﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺟﻨﮕﻞ ﺳﺨﻦ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﻡ
ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻮ ﺁﺷﻨﺎﺳﺖ
«مرحوم شاملو»
دشتهایی چه فراخ!
کوههایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی میآمد!
من در این آبادی، پی چیزی میگشتم:
پی خوابی شاید،
پی نوری، ریگی، لبخندی.
پشت تبریزیها
غفلت پاکی بود که صدایم میزد
پای نیزاری ماندم، باد میآمد، گوش دادم:
چه کسی با من، حرف میزد؟
سوسماری لغزید.
راه افتادم.
یونجهزاری سر راه.
بعد جالیز خیار، بوتههای گل رنگ
و فراموشی خاک.
لب آبی
گیوهها را کندم، و نشستم، پاها در آب:
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است!
نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه.
چه کسی پشت درختان است؟
هیچ، میچرخد گاوی در کرت
ظهر تابستان است.
سایهها میدانند، که چه تابستانی است.
سایههایی بی لک،
گوشهی روشن و پاک،
کودکان احساس! جای بازی اینجاست.
زندگی خالی نیست:
مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست.
آری
تا شقایق هست، زندگی باید کرد.
در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم، که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.
دورها آوایی است، که مرا میخواند..
سهراب سپهری
دوست کسی است که همه کارهای تو برایش مهم باشد
دوست کسی است که در خوشی ها و ناخوشیها به او رو کنی
دوست کسی است که همه کرده های تو را بفهمد
دوست کسی است که حقیقترا درباره خودت به تو بگوید دوست کسی است که بداند در هر حال چه بر سر تو می آید
دوست کسی است که با تو رقابت نکند
دوست کسی است که وقتی همه چیزبرای تو خوب است ازته دل خوشحال شود
دوست کسی است که وقتی اوضاع خوب نیست بکوشد تو را شاد کند
دوست کسی است که امتداد تو باشد و بدون او کامل نباشی
چه شبایی که رسیدی
تو صدای دل تنهای منو شنیدی
تو که دردامو میدونی
تو که چشمامو میخونی
بده بازم به دل من یه نشونی
دلمو دست تو دادم من دلتنگ احساسی
نمی ذاری که تنها شم تو رو من خیلی حساسی
دلمو دست تو دادم دلمو آسمونی کن
همیشه مهربون بودی دوباره مهربونی کن