دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . . :(

دلنوشته

سلام به وبگاه من خوش امدید.
نظر یادتون نره
باذکر صلوات کپی شود.
***************************
بعضی حـــــرفا رو نمیشه گفت ... باید خـــــورد !

ولی بعضی حرفـــارو ... نه میشه گفت ... نه میشه خـــورد !

می مــونه سَــــرِ دل !


میشه دلتنگــــــی ، میشه بغــــض ، میشه سکــــــوت ،

میشه همــــون وقتی که خـــودتم نمیـــدونی چه مــــرگته !

**به ویلاگ جدیدمون هم سری بزنید خالی از لطف نیست **

http://ashtibaketab.blog.ir

همچنین خوشحال میشم از نظرات و پیشنهاداتتون هم بهره ای ببریم

با سپاس از همراهان همیشگی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۸ بهمن ۹۴، ۰۹:۴۶ - مهدی ابوفاطمه
    :)
۰۳
دی ۹۲

گل زیبا به پروانه چنین می گفت:
فرار نکن ببین چقدر سرنوشت ما با یکدیگر فرق دارد! من در جای خود می مانم و تو می روی. نگاه کن ما چقدر به یکدیگر علاقه داریم؟ ما دور از آدم ها زندگی می کنیم. آن قدر به هم شباهت داریم که مردم می گویند هر دوی ما گل هستیم ولی افسوس تو آزادی و من اسیر زمین هستم چه سرنوشت وحشتناکی؟!

چقدر دوست داشتم می توانستم پرواز تو را در آسمان ها با نفس خود عطر آگین کنم ولی تو دور از من از میان گلهای دیگر فرار می کنی و من باید در جای خود بایستم و چرخیدن سایه ام را زیر پاهایم تماشا کنم.
تو می گریزی و باز می گردی و عاقبت به جای دیگر می روی تا بهتر بدرخشی و برای همین است که هر روز صبح تو مرا گریان می بینی!
آه برای این که عشق ما پایدار بماند ای پادشاه من یا تو هم مثل من ریشه بگیر یا مرا هم مثل خودت بال بده!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۲ ، ۱۶:۴۸
سین میم
۰۳
دی ۹۲

روزهای کودکی

می‌خواهم برگردم به روزهای کودکی..
آن زمان‌ها که پدر تنها قهرمان بود
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه‌ى زمین، شــانه‌های پـدر بــود

بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند
تنــها دردم، زانوهای زخمـی‌ام بودند
تنـها چیزی که می‌شکست، اسباب‌بـازی‌هایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!

حسین پناهی
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۲ ، ۱۶:۳۹
سین میم
۰۳
دی ۹۲

چه حقیرند مردمی که نه جرأت دوست داشتن دارند و نه اراده‌ی دوست نداشتن 
و نه لیاقت دوست داشته شدن و نه متانت دوست داشته نشدن 
و مدام شعر عاشقانه می‌خوانند

 و تراژدی غم‌انگیز انسان این است که آنچه هست، نباید باشد 
و آنچه باید باشد، نیست و همه حرف‌ها همین است وهمه‌ی دردها همین جا است. 
درد روح این است و این است که: «انسان شقایقی است که با داغ زاده است.» 

دکتر شریعتی

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۲ ، ۱۶:۳۵
سین میم
۰۲
دی ۹۲

دوست داشتن,عشق و اردات و ایمان دو روح آشنای خویشاوند است. 
دو انسانی که جز آن خمیره‌ی صمیمی و ناب و منزهی که منِ انسانی خالص هر کسی را می‌سازد، 
هیچ مصلحتی و ضرورتی آنان را به یکدیگر نمی‌پیوندد. 
پیوندی که نه طبیعت، نه خلقت، بلکه تنهایی میان دو تنهای خویشاوند، بسته است. 

دوست داشتن از عشق برتر است. 
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی؛ 
اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت، روشن و زلال. 

عشق بیشتر از غریزه آب می‌خورد و هرچه از غریزه سرزند بی‌ارزش است 
و دوست داشتن از روح طلوع می‌کند و تا هرجا که یک روح ارتفاع دارد دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می‌یابد. 

عشق با شناسنامه بی‌ارتباط نیست و گذر فصل ها و عبور سال‌ها بر آن اثر می‌گذارد؛ 
اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می‌کند و بر آشیانه‌ی بلندش روز و روزگار را دستی نیست.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۲۲:۱۰
سین میم
۰۱
دی ۹۲
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۱۷:۵۲
سین میم
۰۱
دی ۹۲


واقعه سرخ (اربعین)

متن دکلمه :
از بدرود اشکبار کاروان، چهل غروب گذشته است.
چهل روز پیش، حوالی اندوه، نیزارها ضجه زدند و مثنوی ها با گل های شیون، سرتاسر نینوا را پوشاندند.
هرگز نمی‌توان به اربعین نگاه کرد و آن همه نغمه‌های خاکستری را به یاد نیاورد.
امروز به جای همه یتیمان قافله، اربعین سخن می‌گوید.
اربعین، با بوی خون در مشام و آبله در پا، رسیده است تا بگوید همه اتفاقات سرخ، در راستای شکیبایی زینب بود.
اربعین، شعرهایی با کلماتی خون رنگ در سوگ لاله‌ها آورده است تا بگوید دل بستگی‌های زینب در آن دشت بلاخیز، یکی پس از دیگری پرپر شد.
و حال من با پیراهنی از گریه در فرات اشک، غسل کرده‌ام ولی نمی‌دانم…
چگونه باید گفت از عشق…
چه باید گفت از درد…
ولی حسین حسین گفتن روبه سوی عاشقانه‌ترین لحظه‌ها، یعنی که تنها تو را دوست دارم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۱۷:۴۴
سین میم
۳۰
آذر ۹۲

کاش می‌دیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را می‌تابانی

بال مژگان بلندت را می‌خوابانی
آه وقتی که توچشمانت
آن جام لبالب از جان‌دارو را سوی این تشنه جان سوخته می‌گردانی
موج موسیقی عشق از دلم می‌گذرد
روح گل‌رنگ شراب در تنم می‌گردد
دست ویرانگر شوق پرپرم می‌کند ای غنچه رنگین، پرپر

من در آن لحظه که چشم تو به من می‌نگرد
برگ خشکیده ایمان را در پنجه باد
رقص شیطان خواهش را در آتش سبز
نور پنهانی بخشش را در چشمه مهر
اهتزاز ابدیت را می‌بینم

بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست
اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست
کاش می‌گفتی چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۲ ، ۱۳:۳۳
سین میم
۳۰
آذر ۹۲

شب یلدا قدم آهسته بردار ، کمی هم احترام ما نگهدار ، تو میبینی ربابم غصه دار است ، بنی هاشم هنوز هم داغدار است ، صدای العطش درگوش مانده ، بدن ها بی کفن هر گوشه مانده ، شب یلدا تو هم چله نشین باش، سیه پوش غم سالار دین باش...
یلدا مبارک


.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۲ ، ۱۱:۲۷
سین میم
۲۴
آذر ۹۲

شنیده ای صد بار،

صدای دریا را .

***

سپرده ای بسیار،

به سبزه زارش، پروانه تماشا را .

نخوانده ای – شاید -

درین کتاب پریشان، حکایت ما را :

همیشه، در آغاز،

چو موج تازه نفس، پر خروش، در پرواز،

سرود شوق به لب، گرم مستی و آواز …

***

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۲۱:۰۵
سین میم
۲۴
آذر ۹۲

چیزی بگو بگذار تا همصحبت باشم
لختی حریف لحظه های غربتت باشم
ای سهمت از بار امانت هر چه سنگین تر
بگذار تا من هم شریک قسمتت باشم
تاب آوری تا آسمان روی دوشت را
من هم ستونی در کنار قامتت باشم
از گوشه ای راهی نشان من بده ، بگذر
تا رخنه ای در قلعه بند فترتت باشم
سنگی شوم در برکه ی آرام اندوهت
با شعله واری در خمود خلوتت باشم
زخم عمیق انزوایت دیر پاییده است
وقت است تا پایان فصل عزلتت باشم
صورتگر چشمان غمگین تو خواهم بود
بگذار همچون آینه در خدمتت باشم
در خوابی و هنگام را از دست خواهی داد
معشوق من ! بگذار زنگ ساعتت باشم
منزوی

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۲۰:۵۶
سین میم